محل تبلیغات شما
نویسنده مهدیه قاسمی
چکیده:‏
آثار اجتماعی گردشگری در پژوهش های بسیاری مورد بررسی قرار گرفته اند اما دوگانگی های بسیاری در این ‏پژوهش ها دیده میشود، برای مثال برخی ورود گردشگران به یک منطقه را مترادف با  مورد تحقیر قرار گرفتن فرهنگ ‏میزبان. برخورد تغییر نقش میزان فرهنگى دانسته و برخی آن را مترادف با افزایش میزان دانش و فرهنگ میزبان به‌وسیله ‏بازدیدکنندگان، آگاه شدن از موسیقی، نوع آشپزی، و هنرها و احتمالاً زبان میزبان می دانند که به توعی سبب تکریم ‏فرهنگ جامعه میزبان شده و از فراموش شدن فرهنگ توسط جوانان جامعه میزبان جلوگیری می کند. برخی بر این باورند ‏که فرهنگ میزبان به‌خاطر تقاضا براى سنت‌ها، سرگرمى‌ تقاضا براى هنرهاى سنتی، موسیقى و هنرهاى دستى توسعه ‏مى‌یابد و برخی دیگر اعتقاد دارند گردشگری سبب از دست رفتن وضعیت اولیه و پایداری،  از دست رفتن غرور ‏فرهنگی می شود.‏
در ایران، نژادها و قومیت ها، ادیان و مذاهب و مردمی با زبان و فرهنگ های متفاوت و متنوع وجود دارد که در میان ‏کشورهای همسایه بی نظیر است. تقویت هویت ملی برای کشوری چون ایران که در آن اقوام فارس، کرد، لر، عرب، ‏ترکمن، ترک، گیلک، تالشی، مازنی، ارمنی، آسوری (آشوری)، بلوچ و سیستانی در کنار هم زندگی می کنند اهمیتی ‏بسیار دارد زیرا در نبود هویت ملی، پیشرفت، توسعه و امنیت راهی بس دشوار پیش روی خود دارند‎.‎
حال آیا گردشگری به عنوان صنعتی بسیار رو به رشد می تواند به مثابه یک انسجام دهنده تقویت هویت ملی فعالیت ‏کند یا بالعکس، باعث تضعیف هویت ملی در جوامع خواهد شد؟ در این مقاله به بررسی این دو دیدگاه خواهیم ‏پرداخت.‏
ابعاد مختلف هویت ملی
هویت ملی دارای ابعاد مختلفی است که در ذیل به طور خلاصه در خصوص آن بحث می کنیم:‏
‏1- بعد اجتماعی هویت ملی:‏
احساس تعلق به اجتماع ملی جوهره بعد اجتماعی روابط دوستانه و عاطفی است. یعنی اعتقاد به وجود و ضرورت وجود ‏جامعه ملی، احساس تعهد افراد به اجتماع ملی، پذیرش یکدیگر به عنوان هموطن، نگرش مثبت به دیگرن متعلق به ملت، ‏باورهایی در بای ریشه های اجتماع ملی، اعتقادات راجع به سرنوشت و آینده جامعه، افتخار به عضویت در این جامعه و ‏علاقه و تمایل به پرداختن هزینه های لازم برای عضویت خود و تداوم حیات این اجتماع و نگرش نسبت به مبانی ‏همبستگی و همکاری اجتماعی در هویت ملی فرهنگی، این اجتماع با شاخصه های فرهنگی - تاریخی تعریف می شود.‏
‏2- بعد تاریخی هویت ملی
تحولات تاریخی در شکل دادن به احساس تعلق و دلبستگی به یک مجموعه هویتی کاملا تاثیرگذار است. شکست ها، ‏پیروزی ها، شیرینی ها و تلخی های تاریخ یک ملت همواره از سوی افراد با احساس دلبستگی قرین است و در شکل ‏دادن به انگاره های جمعی موثر است. بعد تاریخی هویت ملی عبارت است از اگاهی مشترک افراد یک جامعه از ‏گذشته تاریخی و احساس دلبستگی به آن. این احساس سرنوشت پنداری، نسل های مختلف یک ملت را به هم پیوند می ‏دهد. ‏
‏3- بعد جغرافیایی هویت ملی
محیط جغرافیایی تبلور فیزیکی، عینی و ملموس هویت ملی به شمار می رود. تعیین محدوده و قلمرو یک سرزمین برای ‏شکل گیری هویت ملی ضروری است. نگرش مثبت به آب و خاک به این جهت که ما ساکن یک کشور و یک ‏سرزمین معین هستیم، آمادگی در برابر بروز خطر و دفاع از سرزمین، ترجیح دادن زندگی در کشور خود، علاقمندی به ‏یکپارچگی سرزمین در آینده، نگرش مثبت به سرزمین خود و احساس آرامش در صورت زندگی در آن از جمله ‏مسائلی است که بعد جغرافیایی هویت ملی را تعیین می کند. ‏
‏4- بعد فرهنگی هویت ملی
فرهنگ شناسه یک ملت است و هویت فرهنگی به عنوان سند تاریخی تلاش ها و خلاقیت ها و افتخارات و در مجموع ‏فراز و فرودهای افتخارآمیز یا عبرت آموز گذشته و حال یک ملت محسوب می شود. حفظ هویت فرهنگی هرملتی در ‏تعامل با سایر فرهنگ ها دغدغه وطن دوستانی است که از آبشخور ان فرهنگ سیراب شده اند و با لالایی آرام بخش و ‏جان نواز مام میهن در بستر آن فرهنگ رشد و تکامل فکری و معنوی پیدا کرده اند. این بعد بعد از هویت ملی بر میراث ‏فرهنگی مشترک یک ملت که توافقی همگانی نسبت به آن دارند دلالت دارد. این میراث فرهنگی مشترک مجموعه ای ‏آثار معماری، شیوه های زندگی، سنت ها، اعیاد، اسطوره ها نمادها، عرف، ادبیات شفاهی، هنرهای ملی و بومی، لباس، ‏طرز پوشش و عناصری از این دست را شامل می شود. ‏
‏5- بعد ی هویت ملی
تعلق خاطر افراد یک ملت به مبانی مشروعیت بخش و نظام ی برآمده از آن را که به شکل حکومت تجلی پیدا می ‏کند بعد ی هویت ملی قلمداد می شود.‏
با توجه به ابعاد هویت ملی که در بالا به آن اشاره شد، به نظر می رسد گردشگری بر هویت تاریخی، جغرافیایی، ‏فرهنگی و اجتماعی و در نتیجه هویت ملی اثرگذار است. بحث  در خصوص تاثیر گردشگری بر این ابعاد پس از بررسی ‏انواع هویت های ساخته شده از نظر کاست می آید.‏
کاست پژوهشگر شناخته شده ی موضوع هویت در هر دو سطح فردی و جمعی از سه نوع ساخت هویت نام می‌برد:‏
‏1. هویت مشروعیت‌بخش: هویت مشروعیت بخش از بالا به پایین تولید و از طرف دولت عرضه می‌شود. از نظر کاست ‏مکان‌ها (و مردم) دارای هویت‌های قوی یا ضعیف، مرکزی یا حاشیه‌ای هستند. در دنیای مدرن هر اندازه مکانی مدنی‌تر ‏و شهری‌تر باشد هویت و قدرت آن مرکزی‌تر خواهد بود. این هویت‌های مرکزی معمولاً از طریق یادمان‌ها یا نمادهای ‏مشهور که نماد قدرت و حس مکان مقصد هستند جلوه عینی و ملموس پیدا می‌کنند. برخی از این یادمان‌ها و نمادها ‏عبارتند از برج ایفل، کاخ ورسای، واتیکان و برج لندن. تبلیغات و آگهی ها بر شهرت این یادمان ها می افزاید. ‏مقصدهای مرکزی با نمادها یا جاذبه‌های ملموس نیرومند خود، برای حصول اطمینان از اقتدار تصویر برندشان، دیدگاه ‏جهانی مسلط در مورد این نمادها و جاذبه‌ها را ترویج می‌دهند. بدین‌گونه، گردشگران این مقصدها را مکان‌هایی ‏می‌یابند که حتماً باید ببینند.‏
‏2. هویت مقاومت: هویت "مقاومت" زمانی ظهور می‌کند که یک فرد یا اجتماع از جریان اصلی و رویکرد غالب خارج ‏می‌شود تا شیوه‌ای جایگزین و مرکزی برای "بودن" پیدا کند. آنها در ابتدا گروه‌های فشار اقلیت را تشکیل می‌دهند. ‏برای تعریف هویت مقاومت، ناگزیر باید به مفهوم جریان اصلی اشاره کرد که بر تفاوت بین "آنها" و "ما" تأکید دارد. ‏ابراز هویت مقاومت گاه چنان نیرومند است که می‌تواند به تهدیدی برای گردشگران و گردشگری تبدیل شود (برای ‏نمونه بمب‌گذاری در باسک). اسکاتلند در بریتانیا با دارا بودن میراث ملموسی از قلعه‌ها، مانند بالمورال، و میراثی ‏ناملموس چون مانستر لوچ‌نس یا شجاع‌دل دارای هویت مقاومت نسبتاً قوی‌ای در مقابل انگلیس است. نمونه‌های زیاد ‏دیگری از هویت مقاومت وجود دارد که از مقاومت قومی (مثلاً در مونته نگرو) گرفته تا مقاومت‌های زیستی و جنسیتی ‏گسترده است.‏
‏3. هویت تهاجمی: هویت تهاجمی معمولاً از هویت مقاومت نشأت می‌گیرد. در این نوع هویت، فرد از مقاومت به سمت ‏به چالش کشیدن نظم موجود حرکت می‌کند. کم‌رنگ شدن مرزهای جغرافیایی و اجتماعی در جوامع پست‌مدرن، ‏جامعه‌ای را به‌وجود آورده که هویت و علائق افراد به‌وسیله آنچه مصرف می‌کنند تعیین می‌شود و کالاها به خاطر ‏ارزش‌های نمادین و ابزاری‌شان مهم تلقی می‌شوند. همان‌گونه که تصاویر و هویت یک مقصد تغییر می‌کنند، هویت و ‏سبک زندگی مصرف‌کنندگان نیز با افزایش سن آنها تغییر می‌نماید. یک فرد ممکن است تجربه سفر خود را با ‏کوله‌به‌دوشی (دیگرمحور) آغاز کند و در پایان مالک یک واحد اشتراک زمانی یا خانه دوم باشد (خودمحور). بنابراین ‏این فرد به انگیزه داشتن تجاربی جدید حرکت خود را آغاز می‌کند و با حرکتی که اساس آن اثبات و امنیت است کار ‏خود را به پایان می‌رساند.‏
رویکردهای مختلف نسبت به تاثیر گردشگری بر هویت ملی
گردشگری و رابطه آن با هویت تا کنون در پژوهش های زیادی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در خصوص ‏تاثیر گردشگری بر هویت ملی دو رویکرد اصلی وجود دارد:‏
رویکرد اول
برخی اعتقاد دارند گردشگری، به‌خصوص گردشگری فرهنگی، از سوی سازمان‌های بین‌المللی ابزاری است که به ‏ظهور هویت‌های جدید کمک می‌کند. هویت مصرف‌کنندگان، مرزهای ملی و بین‌المللی و همچنین الکترونیکی را ‏درمی‌نوردد. بنابراین، گردشگر حتی در دنیای مجازی باشد ممکن است به شدت تحت تأثیر گردشگران دیگر قرار ‏گیرد. شبکه های اجتماعی به این اجتماعات امکان داده با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و هویت‌های خویش را از طریق ‏فناوری و گردشگری مجدداً تعریف نمایند و حتی از راه به اشتراک گذاشتن ادراک‌شان، هویت مقصدها را نیز شکل ‏دهند. گردشگری غالباً قدرتی امپریالیستی یا برتری‌خواه توصیف گردیده و هویت به محصولی تبدیل گشته که ساخته ‏می‌شود، بسته‌بندی می‌گردد و به سان محصولات دیگر، بازاریابی می‌شود. جوامع میزبان در صورت نداشتن حس ‏نیرومندی از هویت به احتمال فراوان تسلیم وسوسه‌های تجاری‌سازی می‌شوند و سنن خود را به فراموشی می‌سپارند. ‏تصورات و ادراکات افراد از نژاد، ملیت و قومیت می‌تواند به ایجاد دیدگاه‌های ساده‌انگارانه یا قالبی در مورد "دیگری‌" ‏بیانجامد. هویت‌های ساخته شده‌ی تجاری که در صنعت سفر مورد استفاده قرار می‌گیرند غالباً بر پایه همین تفکرات ‏قالبی قرار دارند که ممکن است، به‌طور پنهان یا آشکار، نژادپرستانه یا استثمارگونه باشند. این هویت‌ها همچنین ممکن ‏است تصاویر ساده‌انگارانه و آرمانی‌ای را عرضه کنند که مطابق با خیال‌پردازی‌های گردشگران است. محیط اجتماعی ‏پیچیده‌ای که گردشگری در آن اتفاق می‌افتد، فرهنگ، مردم، تاریخ و سبک زندگی آنها به بخشی از محصول ‏گردشگری تبدیل می‌شود. آنها می‌گویند: تأثیرات ضمنی این فرایند در ادبیات رشته‌ی گردشگری به‌طور کامل درک ‏نشده است. فرهنگ، از یک طرف، آسیب‌پذیر و ثابت تلقی می‌شود که تحت تأثیر گردشگری قرار می‌گیرد و از سوی ‏دیگر، پویا قلمداد می‌گردد که می‌تواند از پس جهانی شدن و روندهای مدرن برآید. بدیهی است که این مسئله به ‏بافت، ماهیت و درجه‌ی تکامل گردشگری و همچنین توانایی مقصد برای مقابله با تهدیدها بستگی دارد
رویکرد دوم
در رویکرد دوم، گردشگری به عنوان یکی از راههای تقویت هویت ملی به شمار می آید. ذکر افتخارات کشور، ‏حماسه ها و اسطوره ها، حوادث و وقایع تاریخی، نمود عینی هوش و ذکاوت و تلاش گذشتگان در آثار و ابنیه باقیمانده ‏از گذشته از عوامل تقویت هویت ملی به شمار می آیند. حضور و دیدار گردشگران (چه ایرانی و چه غیر ایرانی) در ‏کنار ابنیه تاریخی به عنوان نمود عینی افتخارات تاریخی یکی از عوامل تحکیم کننده هویت ملی به شمار می رود. زمانی ‏که گردشگران به سیاحت در آثار تاریخی و باستانی می پردازند با میراث نالموس از قبیل اسطوره ها و افسانه ها اطلاعات ‏بیشتری کسب می کنند و حتی تهییج به کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه شده که این نیز سبب تقویت هویت ملی برای ‏ایرانیان به طور مستقیم می شود. همچنین آشنایی گردشگران خارجی،‎ ‎‏ و نشان دادن علاقهشان به فرهنگ غنی یک ملت ‏سبب تقویت غرور و هویت ملی در جوامع میزبان می شود. همچنین گردشگری با شناساندن خرده فرهنگ ها به ‏یكدیگر زمینه تقویت همبستگی ملی در یك جامعه را فراهم می آورد. زیرا از طریق گفت و گوی بین خرده فرهنگ ‏ها، شهروندان در می یابندكه تنوع فرهنگی یك حقیقت اجتنابناپذیر است و آگاهی از این تنوع، آن ها را از ‏سردرگمی، سوء تفاهمها و پیامدهای احتمالی آن، رهایی میبخشد. بدیهی است كه گسترش ایرانگردی، زیربنای ‏برقراری شناخت مشترك و درك متقابل میان خرده فرهنگ هاست. در کتاب "گردشگری هویت: تصویرسازی و به ‏تصویر کشیدن ملت"، پیچفورد بیان می کند تصویرسازی مقصد از اهمیت زیادی برخوردار است که نیاز به رسانه های ‏خاصی همچون گردشگری دارد. تصویرسازی‌ها حاوی روایت‌های تاریخی و فرهنگی‌ هستند که برای خلق داستان‌های ‏ملی و خنثی کردن ادراکات منفی و بیرونی به‌کار می‌روند. برخی از انواع گردشگری شامل گردشگری قومی و میراث، ‏موزه‌ها، نمایش‌ها و سایر جاذبه‌هایی است که هویت‌های جمعی را بازنمایی و تفسیر می‌کنند. این تصاویر میتواند از طریق ‏بازاریابی به گردشگران منتقل شود. با این حال، هویت‌آفرینی چیزی بسیار بیشتر از بازاریابی تجاری است. ابراز هویت ‏جدید و متمایز فرایندی بسیار ی است و با نیروهای پیچیده اجتماعی و فرهنگی ارتباط دارد. برخی از انواع ‏گردشگری در صورتی که به درستی مدیریت شوند می‌توانند به ابزاری جهت احیا یا تقویت سنن فرهنگی و هویت ‏جوامع بومی تبدیل گردد. برای مثال اگر گردشگری در روستایی اتفاق بیفتد که در آن طبیعت گردان به رسوم مردم ‏محلی احترام بگذارند، سبب تقویت هویت مردم روستا شده و در صورتی که گردشگران تجمل گرا به روستایی وارد ‏شوند و به رسوم سنتی مردم _دانسته یا ندانسته_ بی احترامی کنند مردم نسبت به آیین و رسوم و در نتیجه هویت ‏خود به عنوان یک خرده فرهنگ بی میل شده و سعی می کنند از رسوم گردشگران تقلید کنندیا دیگر رسوم خود را ‏به دست فراموشی بسپرند. برای مثال طی پژوهش های صورت گرفته مردم روستای هورامانات تخت در استان ‏کردستان، با پای پیاده در مراسم پیرشالیار شرکت می کردند اما با دیدن اینکه این رسوم با ورود گردشگران روح ‏سنتی خود را از دست داده و حتی به نوعی با بی احترامی به این رسم همراه بوده نسبت به شرکت در این مراسم ‏تمایل کمتری دارند. این امر می توانست با آموزش صحیح تورگردانان، راهنمایان تور و گردشگران نه تنها اثر منفی ‏نداشته باشد، بلکه اثرات مثبتی نیز بر تقویت هویت مردم روستا داشته باشد. از طرف دیگر پژوهش های بسیاری ‏نشان میدهد بسیاری از بومیان (بالاخص جوانان) به علت علاقه گردشگران به فرهنگ‌شان، در حال احیای سنن ‏فرهنگی و بازیابی هویت خویش هستند.  ن جوامع میزبان، به پخت غذاهای سنتی و تولید صنایع دستی روی آورده اند ‏چرا که بومگردان از آن حمایت می کنند. مراسم جشن یلدا در شیراز سبب شده تا بسیاری از میراث فرهنگی ناملموس ‏در حال فراموشی دوباره احیا شوند و جوانان بسیاری به سنت هایی مانند نقالی و حافظ خوانی روی بیاورند.‏
همچنین پدیده هایی نظیر گردشگری داخلی نقش بسیاری در تعاملات فرهنگی میان مردم یک کشور داشته که سبب ‏تقویت ویژگی های مشترک بین افراد یک جامعه می شود. این فرآیند همگن سازی نام دارد که با همانند سازی متفاوت ‏است. همگن سازی به معنی تقویت نقاط مشترک وحدت بخش و ایجاد تفاهم و رفع حساسیت ها در تفاوت هاست.‏
مردم مناطق و ساكنان محلی به دو گونه از منافع فرهنگی توسعه گردشگری بهره مند می شود: اول اینكه گردشگری، ‏فرهنگ جامعه میزبان را به سایر جوامع و فرهنگ ها معرفی می كند. این اثر مانند تبلیغات برای گوهری است كه هر ‏جامعه آن را چون صدف در درون خود محفوظ می دارد و هرچه این گوهر اصیل تر و غنی تر باشد، معرفی آن به ‏دیگران عزت و احترام بیشتری برای صاحبانش به همراه خوهد داشت؛ دوم اینكه صنعت گردشگری فرصتی برای ‏ساكنان ایجاد می كند تا فرهنگ خود را مستقیم و بدون واسطه و به شكل واقعی به علاقمندان عرضه كنند. این عمل، به ‏ویژه باعث تقویت غرور و همبستگی جامعه میزبان و افزایش آستانه تحمل آنان در برابر فرهنگ های دیگر می شود.‏
با توجه به اینكه ایران كشوری چند قومی و چند فرهنگی است در نتیجه: تنوع غذایی بالای اقوام ایرانی، موسیقی ‏فولکلور متنوع ایرانی، صنایع دستی زیبای اقوام مختلف، تنوع و غنای فرهنگ شفاهی و هنرهای نمایشی و همچنین ‏داستان های روایتی اقوام که قابلیت بیان تصویری فوق العاده قوی دارند. در تمام این موارد گردشگری می تواند از ‏طریق گفت و گوی فرهنگ های اقوام مختلف نقش به سزایی در تقویت همبستگی ملی ایجاد کند.‏
در واقع توسعه گردشگری از طریق تاثیر در حوزه های مختلف اقتصادی، ی- اجتماعی و فرهنگی منجر به تقویت ‏همبستگی ملی می گردد به طوری كه توسعه گردشگری در یك منطقه خود منجر به آشنایی هر چه بیشتر ساكنان منطقه ‏با فرهنگ خویش می گردد و از این طریق غرور ملی و فرهنگی آنان افزایش می یابد و در نتیجه مودت و دوستی بین ‏اقوام تحكیم و وفاداری آنان به اجتماع ملی افزایش خواهد یافت و از آنجایی كه توسعه گردشگری خود موجب اثرات ‏اقتصادی مثبت در منطقه می گردد لذا ساكنان منطقه به ارزش صنایع دستی و آثار باستانی، آداب، رسوم و سنین خود ‏بیش از بیش پی برده و سعی در حفظ و احیا آن خواهند نمود، این امر موجب بهبود وضعیت ساكنین خواهد شد و رشد ‏معكوس مهاجرت به شهرها و ایجاد شرایط مناسب به منظور مشاركت فعال در معرفی فرهنگ ها و آثار فرهنگی منطقه به ‏گردشگران را در پی خواهد داشت.‏
از طرف دیگر کاهش فقر و اشتغال زایی در تقویت هویت ملی موثر است مناطقی مانند سیستان و بلوچستان ایران که ‏پتانسیل بسیار بالایی در زمینه ی زمینگردشگری، گردشگری غذا و.  دارد درصورتی که موفق به جذب گردشگر شود ‏امنیت و در نتیجه توسعه بیشتری را تجربه خواهد کرد. توسعه مانع از مهاجرت گسترده افراد به شهرهای دیگر می شود. ‏مهاجرت پیوندهای افراد را با هویت فرهنگی خود تضعیف میکند و یافتن هویتی جدید نیز به زمان مناسب نیاز دارد.‏
اما چرا برخی رویکرد اول و برخی دیگر به رویکرد دوم اعتقاد دارند؟ پاسخ در سه نکته نهفته است: نخست گردشگری ‏انواع مختلفی دارد، دوم اینکه گردشگران انواع مختلفی دارند و سوم برنامههای ریزی کلان کشورها در خصوص ‏جهانگردی متفاوت است. نمی توان اثرات گردشگری انبوه را با اثرات اکوتوریسم یکسان دانست. گردشگران انبوه به ‏رفاه و همچنین فرهنگ جامعه میزبان توجهی ندارند، درحالی که یکی از کدهای اخلاقی سفر اکوتوریست ها، یاری ‏رساندن به جامعه میزبان و احترام به فرهنگ آن ها است. در صورتی که گردشگری در مناطق مختلف بدون توجه به ‏فرهنگ، اقتصاد و محیط زیست یک منطقه صورت گیرد، آثار زیانبار گردشگری بیش از اثرات مثبت آن خواهد بود
نتیجه گیری
گردشگری میتواند همچون دیگر صنایع و خدمات، آثار مثبت و منفی داشته باشد، از این رو توسعه گردشگری نیاز به ‏انجام مطالعات پیش، در حین و پس از انجام طرحهای گردشگری دارد. کاهش آسیبهای زیست محیطی، فرهنگی - ‏اجتماعی و اقتصادی و افزایش اثرات مثبت گردشگری تنها با شناخت بیشتر این صنعت و انجام مطالعات دقیق و برنامه ‏ریزی های صحیح امکان پذیر است. زمانی که گردشگری انبوه در جهان آثار منفی خود را نشان داد، برنامه ریزان این ‏صنعت تلاش کردند تا با برنامه ریزی های صحیح آثار منفی را کاهش داده و آثار مثبت آن را افزایش دهند. همچنین با ‏افزایش آگاهی انسان عصر حاضر، گردشگری انبوه  به سرعت در حال جایگزینی با گردشگری پایدار، گردشگری ‏جایگزین، گردشگری مسئولانه و اکوتوریسم می باشد. این انواع گردشگری در پاسخ به چالشهای عصر مدرن به ‏وجود آمد تا یاریگر توسعه پایدار باشد. هویت ملی به عنوان بالاترین سطح تعهد به جامعه و کشور و کانون ارزش های ‏ملی هر فرد محسوب میشود و وم و وجود آن برای ساخت و بقای یک دولت-ملت ضروری می باشد. گردشگری می ‏تواند موجب تقویت و یا تضعیف هویت ملی شود و این امر به مسائل مختلفی بستگی دارد از جمله میزان کیفیت و ‏رضایت از سفر، تجربه سفر فرد، نوع گردشگری توسعه داده شده در منطقه و نوع گردشگری که منطقه جذب می کند ‏نام برد. برنامه ریزی های کلان توسعه گردشگری باید به گونه ای صورت پذیرد که آثار مثبت اجتماعی از قبیل تقویت ‏هویت ملی را در پی داشته باشد.‏
منابع
تجربه گردشگری و هویت ملی مورد مطالعه شهروندان شهر شیراز. ملیحه شیبانی و سمیه هاشمی. مجله جامعه شناسی ‏ایران. 1392‏
بحران هویت فرهنگی در ایران و پیامدهای آن. محمدرضا شرفی. مجله روانشناسی و علوم تربیتی. 1385‏
ارزیابی آثار گردشگری در تقویت ملی. رضا شجری قاسم خیلی و احمد فضلی نژاد. مجله برنامه ریزی و توسعه ‏گردشگری. 1393‏
گردشگری، تقویت یا تزل هویت ملی. وبسایت دنیای سفر. طاهره شفاهی. 1394‏
مولفه های هویت ملی با رویکردی پژوهشی. سید رحیم ابوالحسنی. فصلنامه ت. 1387.‏
مقدمه ای بر همبستگی ملی با تاکید بر مولفه های فرهنگ و گردشگری. منوچهر جهانیان، مهدی قرخلو، ابتهال زندی. ‏فصلنامه علمی پژوهشی جغرافیای انسانی. 1389.‏
گردشگری و هویت. وبسایت زیست بوم. 1394.‏

یک سایت و اپلیکیشن جالب :)

تور آشناسازی آژانس‌های مسافرتی ترکیه در ایران

اسامی ۲۴۰ نشریه و سایت علمی نامعتبر اعلام شد

هویت ,گردشگری ,ملی ,های ,یک ,فرهنگ ,هویت ملی ,می شود ,و در ,است که ,تقویت هویت ,‏فرهنگ جامعه میزبان

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پربازدیدترین ahangahang Lanita's page نیوآگهی F . N . A . CH Robert's notes bravgalitu پرستوهای عاشق SEO and Pandas جدیدترین فایل فلش و رام های اورجینال سامسونگ